دوران نوجوانی نیایش
روز های تلخ و شیرین نوجوانی
سلام من دیشب قسمت آخر رو زی روزگاری رو تو جم سیریس دیدم خیلی قشنگ بود بر اساس اتفاق واقعی ساخته شده بود . خلاصه قسمت آخر : کارولین با پول های ایبو فرار می کنه و میره سوییس بهار و سونر اول به خواطر آیلین نمی خواستند عروسی بگیرند اما جمیله بهار را راضی کرد کرد که عروسی بگیرند و توی باغ هم این کار رو کردند . پلین و هاکان با هم از دواج می کنند . ایبو از زندان آزاد میشه گیزده با اسلحه تغرل را می کشه . آیچه و مته با هم نامزد می کنند و در آخر عکس ها ی واقعی خانواده ی عثمان رو نشون میده میگه بر اساس دفتر چه خاطرات مردی به نام عثمان بعد همه ی بازیگر ها میاند و ماچ و بوسه می کنند .
نظرات شما عزیزان:
Power By:
LoxBlog.Com |